
این فیلم داستان آشنایی لازارو ، پسر کشاورزی که عدهای او را سادهلوح میخوانند با تانکردی ، پسری نجیبزاده که توسط آرزوها و تصوراتش نفرین شده است ، میباشد. آنها در روستایی دورافتاده تحت سلطهی آلفونسینا زندگی میکنند. این دوستی تا اندازهای برای لازارو ارزشمند میشود که بعد از مدتی برای یافتن تانکردی پا به شهر میگذارد. جایی که او مثل یک قطعه از گذشته است که در دنیای مدرن گم شده است و…
This is the tale of a meeting between Lazzaro, a young peasant so good that he is often mistaken for simple-minded, and Tancredi, a young nobleman cursed by his imagination. Life in their ...
خیلی خوب بود. مدتها بود برای فیلمی اشک نریخته بودم. قشنگ یادِ “و ناگهان بالتازار” از روبر برسون افتادم. درگیرکننده و بامحتوا. فیلمِ درست و حسابی.